100 جمله کاربردی آلمانی ، که کمک میکند شما راحت تر صحبت کنید
در دنیای امروز، یادگیری زبانهای خارجی به یکی از نیازهای اساسی تبدیل شده است. زبان آلمانی به عنوان یکی از زبانهای پرکاربرد و مهم در اروپا و جهان، جایگاه ویژهای دارد. چه برای سفر، چه برای تحصیل و چه برای کار، دانستن جملات کاربردی آلمانی میتواند به شما کمک کند تا ارتباطات موثرتری برقرار کنید و تجربههای بهتری داشته باشید.
در این مقاله، ما به شما 100 جمله کاربردی آلمانی را معرفی میکنیم که میتوانید در موقعیتهای مختلف از آنها استفاده کنید. این جملات به شما کمک میکنند تا در مکالمات روزمره، خرید، سفر، و حتی در محیط کار، به راحتی و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنید. با یادگیری این 100 جمله کاربردی آلمانی، شما میتوانید اولین قدمهای خود را در مسیر یادگیری زبان آلمانی بردارید و به تدریج مهارتهای زبانی خود را تقویت کنید.
پس با ما همراه باشید و این 100 جمله کاربردی آلمانی را یاد بگیرید تا در هر موقعیتی که نیاز به صحبت به زبان آلمانی دارید، آماده باشید.
01. Also, ich fange dann schon mal an.
جمله “Also, ich fange dann schon mal an” به معنای “خب، من شروع میکنم” است. این جمله زمانی استفاده میشود که شما قصد دارید کاری را شروع کنید، حتی اگر دیگران هنوز آماده نباشند یا به شما نپیوسته باشند. به عنوان مثال، اگر شما و دوستتان قرار است با هم غذا بخورید ولی دوستتان هنوز مشغول است، میتوانید بگویید: “Also, ich fange dann schon mal an” و شروع به خوردن کنید.
02. Ich glaube, das kenne ich schon.
جمله “Ich glaube, das kenne ich schon” به معنای “فکر میکنم این را قبلاً دیدهام” است. این جمله زمانی استفاده میشود که شما چیزی را میبینید یا میشنوید که به نظرتان آشنا میآید، مثلاً یک فیلم، سریال یا حتی یک موقعیت خاص. به عنوان مثال، اگر در حال تماشای یک فیلم هستید و احساس میکنید که قبلاً آن را دیدهاید، میتوانید بگویید: “Ich glaube, das kenne ich schon”.
03. Ihr wart dann auf einmal irgendwie weg.
جمله “Ihr wart dann auf einmal irgendwie weg” به معنای “شما ناگهان به نحوی ناپدید شدید” است. این جمله زمانی استفاده میشود که شما متوجه میشوید افرادی که با شما بودند، ناگهان و بدون اطلاع قبلی ناپدید شدهاند. به عنوان مثال، اگر شما و دوستانتان در یک فروشگاه هستید و ناگهان متوجه میشوید که دوستانتان دیگر در کنار شما نیستند، میتوانید بگویید: “Ihr wart dann auf einmal irgendwie weg”.
04. Wenn die Sonne weg ist, ist es ganz schön kalt.
جمله “Wenn die Sonne weg ist, ist es ganz schön kalt” به معنای “وقتی خورشید نیست، هوا واقعاً سرد میشود” است. این جمله معمولاً برای توصیف تغییرات دما در طول روز استفاده میشود، به ویژه در هنگام غروب یا در فصول سردتر سال. به عنوان مثال، اگر در یک روز پاییزی یا زمستانی بیرون هستید و خورشید غروب میکند، ممکن است بگویید: “Wenn die Sonne weg ist, ist es ganz schön kalt” تا بیان کنید که هوا به طور قابل توجهی سردتر شده است.
05. Hast du meine E-Mail bekommen?
جمله “Hast du meine E-Mail bekommen?” به معنای “آیا ایمیل من را دریافت کردی؟” است. این جمله زمانی استفاده میشود که شما میخواهید مطمئن شوید که شخص مقابل ایمیل شما را دریافت کرده است. به عنوان مثال، اگر شما یک ایمیل مهم فرستادهاید و منتظر پاسخ هستید، میتوانید بپرسید: “Hast du meine E-Mail bekommen?” تا مطمئن شوید که ایمیل به دست گیرنده رسیده است.
06. Das möchte ich gar nicht wissen.
جمله “Das möchte ich gar nicht wissen” به معنای “من اصلاً نمیخواهم این را بدانم” است. این جمله زمانی استفاده میشود که شما به کسی میگویید که اطلاعات یا جزئیاتی که او میخواهد به شما بگوید، برای شما جالب یا مهم نیست و ترجیح میدهید آن را ندانید. به عنوان مثال، اگر کسی در حال گفتن داستانی است که شما علاقهای به شنیدن آن ندارید، میتوانید بگویید: “Das möchte ich gar nicht wissen”.
07. So was kauft man sich ja selber nie.
جمله “So was kauft man sich ja selber nie” به معنای “چنین چیزی را آدم برای خودش نمیخرد” است. این جمله زمانی استفاده میشود که شما میخواهید بگویید که یک کالا یا هدیه خاص معمولاً توسط خود شخص خریداری نمیشود و بیشتر به عنوان هدیه از دیگران دریافت میشود. به عنوان مثال، اگر کسی به شما یک هدیه خاص بدهد که معمولاً خودتان آن را نمیخرید، میتوانید بگویید: “So was kauft man sich ja selber nie”.
08. Sieht irgendwie zu aus.
جمله “Sieht irgendwie zu aus” به معنای “به نظر میرسد بسته است” است. این جمله زمانی استفاده میشود که شما میخواهید بگویید که چیزی، مانند یک در یا یک فروشگاه، بسته به نظر میرسد. به عنوان مثال، اگر به یک فروشگاه بروید و در آن بسته باشد، میتوانید بگویید: “Sieht irgendwie zu aus”.
09. Ist hier rechts vor links?
در ادامه 100 جمله کاربردی آلمانی، این جمله آلمانی “Ist hier rechts vor links?” به معنی “آیا اینجا حق تقدم با سمت راست است؟” است. این جمله معمولاً در موقعیتهای رانندگی و ترافیکی استفاده میشود تا بپرسند که آیا در این مکان خاص، خودروهایی که از سمت راست میآیند حق تقدم دارند یا خیر. این قانون در بسیاری از کشورها وجود دارد و به رانندگان کمک میکند تا بدانند که در تقاطعها و چهارراهها چگونه باید عمل کنند.
10. Die Eskimos haben ja über 100 verschiedene Wörter für Schnee.
این یک اصطلاح است. این جمله معمولاً برای نشان دادن تنوع زبانی و فرهنگی استفاده میشود، اما باید توجه داشت که این باور دقیق نیست.
11. Dafür sind die doch da.
جمله “Dafür sind die doch da.” به معنی “برای همین کارها هستند.” است. این جمله معمولاً زمانی استفاده میشود که بخواهیم بگوییم چیزی یا کسی برای انجام یک وظیفه یا کار خاص وجود دارد. به عنوان مثال، اگر کسی از شما بپرسد که چرا از خدمات خاصی استفاده میکنید، میتوانید بگویید: “Dafür sind die doch da.” یعنی “برای همین کارها هستند.”
12. Ich bin noch gar nicht in Weihnachtsstimmung.
جمله “Ich bin noch gar nicht in Weihnachtsstimmung.” به معنی “من هنوز اصلاً در حال و هوای کریسمس نیستم.” است. این جمله زمانی استفاده میشود که کسی احساس نمیکند در حال و هوای جشن کریسمس قرار دارد، حتی اگر زمان کریسمس نزدیک باشد.
13. Natürlich habe ich dir zugehört.
جمله “Natürlich habe ich dir zugehört.” به معنی “البته که به تو گوش دادم.” است. این جمله زمانی استفاده میشود که بخواهیم تأکید کنیم که به صحبتهای کسی توجه کردهایم و به آن گوش دادهایم. معمولاً در پاسخ به کسی که ممکن است فکر کند شما به او گوش ندادهاید، استفاده میشود.
14. Du hast aber gute Augen!
جمله آلمانی «Du hast aber gute Augen!» به معنای «تو اما چشمان خوبی داری!» است. این جمله معمولاً به عنوان یک اظهار نظر مثبت یا تحسینآمیز درباره توانایی مشاهده یا توجه شخص به جزئیات به کار میرود. به طور خاص، ممکن است در موقعیتهایی استفاده شود که فردی چیزی را سریعاً متوجه شده یا نکتهای را دیده که دیگران آن را نادیده گرفتهاند. به عبارت دیگر، این جمله میتواند نشاندهنده دقت و هوش فرد در مشاهده باشد.
به عنوان مثال، اگر کسی در یک مکالمه یا موقعیت خاص نکتهای را متوجه شود که دیگران در آن غفلت کردهاند، ممکن است این جمله به عنوان تحسین به او گفته شود.
15. Kann ich so gehen?
این جمله دربارهی نگرانی افراد از ظاهر خود قبل از بیرون رفتن است. شخصی که میگوید “آیا میتوانم اینطور بروم؟” به دنبال تأیید یا نظر دیگران دربارهی لباس یا ظاهرش است. این جمله نشاندهندهی عدم اعتماد به نفس در قضاوت دربارهی خود و نیاز به تأیید از دیگران است. این موضوع برای بسیاری از افراد، بهویژه در موقعیتهای اجتماعی، یک احساس رایج و طبیعی است.
16. Wenn was ist, du hast ja meine Nummer.
این جمله به زبان آلمانی به معنای “اگر چیزی پیش آمد، تو که شمارهام را داری.” است.
این جمله نشاندهندهی این است که گوینده به شخص دیگری میگوید که اگر مشکلی یا موضوعی پیش بیاید، میتواند با او تماس بگیرد زیرا شمارهاش را دارد. این بیان معمولاً برای ایجاد حس ارتباط و دسترسی آسان به یکدیگر استفاده میشود.
17. Morgen soll es ja schneien.
این جمله به زبان آلمانی به معنای “فردا قرار است برف ببارد.” است.
این جمله به پیشبینی وضعیت آب و هوا اشاره دارد و بیان میکند که انتظار میرود در روز بعد برف ببارد. این نوع جملات معمولاً در مکالمات روزمره برای بحث دربارهی شرایط جوی و برنامهریزی بر اساس آن استفاده میشوند.
18. Ich kann mich gar nicht erinnern, was ich letzte Nacht geträumt habe.
این جمله به زبان آلمانی به معنای “اصلاً نمیتوانم به یاد بیاورم که دیشب چه خوابی دیدهام.” است.
این جمله نشاندهندهی این است که گوینده هیچ خاطرهای از خواب دیشب خود ندارد و به طور کلی به فراموشی یا عدم یادآوری خوابها اشاره میکند. این موضوع معمولاً در مکالمات روزمره دربارهی خواب و رویاها مطرح میشود.
19. Mit Englisch kommst du überall durch.
این جمله به زبان آلمانی به معنای “با انگلیسی میتوانی در هر جایی خودت را به خوبی معرفی کنی.” است.
این جمله به این نکته اشاره دارد که زبان انگلیسی به عنوان یک زبان جهانی، در بسیاری از کشورها و موقعیتها به عنوان زبان ارتباطی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین، اگر کسی به زبان انگلیسی تسلط داشته باشد، میتواند در موقعیتهای مختلف با دیگران ارتباط برقرار کند و به راحتی در جاهای مختلف حضور یابد.
20. Das ist ja lustig. Ich habe gerade an dich gedacht.
این جمله در لیست 100 جمله کاربردی آلمانی به معنای “این جالب است. من به تازگی به تو فکر میکردم.” است.
این جمله نشاندهندهی یک حس تصادفی و شگفتی است. گوینده بیان میکند که به شخص دیگری فکر کرده و همزمان با آن، یک اتفاق یا موضوع جالبی را تجربه کرده است. این نوع جملات معمولاً در مکالمات دوستانه و صمیمی برای ابراز ارتباط و همفکری استفاده میشوند.