189 کلمه آلمانی که زبان آموزان باید حتما بیاموزند

صدها هزار (به طور بالقوه میلیون ها) کلمه آلمانی وجود دارند که اهمیت بالایی دارند. یادگیری کلمات آلمانی میتواند یکی از چالشهای بزرگ برای زبانآموزان باشد. کلمات آلمانی بسیار زیاد و پیچیده هستند و برای فهمیدن متون و گفتگوهای آلمانی، نیاز به دانستن حداقل 1300 کلمه دارید. اما چگونه میتوانید کلمات آلمانی را به راحتی حفظ کنید؟
در این مقاله، ما به شما 189 کلمه آلمانی را معرفی میکنیم که باید سریعا حفظ کنید. این کلمات بر اساس فراوانی و کاربردی بودن انتخاب شدهاند. اگر این کلمات را یاد بگیرید، میتوانید بهتر در مکالمات آلمانی شرکت کنید.
کلمات رایج آلمانی
کلمات آلمانی دارای جنسیت هستند و با ضمیر مناسب همراه میشوند: der ضمیر مذکر، die ضمیر مونث، das ضمیر موازی و die هم برای اسامی جمع استفاده میشود. بیایید برخی از کلمات مهم را که باید بدانید را بررسی کنیم:
- der Mann — مرد
- die Frau — زن
- das Kind — بچه
- der Junge — پسر
- das Mädchen — دختر
- der Freund — دوست
- die Leute — مردم (جمع)
- die Familie — خانواده
- die Arbeit — کار
- die Stadt — شهر
- das Ding — چیز
- das Beispiel — مثال
- die Frage — سوال
- das Problem — مشکل
- das Leben — زندگی
- das Geld — پول
- das Essen — غذا
- das Haus — خانه
حروف اضافه آلمانی
حروف اضافه آلمانی بسته به حالت متفاوت میشوند. برخی از آنها میتوانند بیش از یک حالت را بگیرند، با این قاعده که حالت داتیو برای ایستایی یا مکان و حالت اکوزاتیو برای توصیف حرکت یا تغییر حالت استفاده میشود. توجه داشته باشید که استفاده از حالت اشتباه میتواند معنای متفاوتی را نشان دهد!
- von — از، توسط، مربوط به (داتیو)
- um — درباره، دور، ساعت (اکوزاتیو)
- zu — به، به سمت (داتیو)
- bis — تا، قبل از، حداکثر (اکوزاتیو)
- an — به، روی، در (اکوزاتیو یا داتیو)
- auf — روی، به، بر (اکوزاتیو یا داتیو)
- aus — از، از درون (داتیو)
- bei — نزد، در، نزدیک، در حال (داتیو)
- seit — از، از زمان (داتیو)
- für — برای (اکوزاتیو)
- vor — قبل از، جلوی (داتیو)
- nach — بعد از، به سمت (داتیو)
- in — در (اکوزاتیو یا داتیو)
- durch — از طریق، از میان (اکوزاتیو)
- mit — با (داتیو)
- neben — کنار، نزدیک (داتیو)
ضمایر آلمانی
ضمایر آلمانی میتوانند برای زبانآموزان کمی پیچیده باشند زیرا بسته به حالت و گاهی جنسیت تغییر میکنند. ما ضمایر را در حالتهای اسمی، مفعولی و مفعولی غیرمستقیم (به همین ترتیب) بررسی میکنیم:
- ich / mich / mir — من
- du / dich / dir — تو (غیررسمی، مفرد)
- er / ihn / ihm — او / او / آن (برای اسامی مذکر)
- sie / sie / ihr — او / او / آن (برای اسامی مونث)
- es / es / ihm — it / it / it (for neuter nouns)
- wir / uns / uns — we / us
- ihr / euch / euch — you (informal, plural)
- sie / sie / ihnen — they / them
- Sie / Sie / Ihnen — you (formal, singular or plural)
مکالمات روزمره
برای مکالمات روزانه، تعدادی عبارت وجود دارند که به شما کمک میکنند بهتر بتوانید یاد بگیرید. اینها عبارات اصلی آلمانی هستند که شما مجبورید در هر گفتگویی که دارید استفاده کنید، مهم نیست چقدر طولانی یا کوتاه باشد.
- Hallo — سلام
- Guten Morgen — صبح بخیر
- Guten Abend — عصر بخیر
- Gute Nacht — شب بخیر
- Ich heiße… — اسم من…
- Wie geht’s? — حالت چطوره؟ (غیررسمی)
- Auf Wiedersehen — خداحافظ / دوباره میبینمت
- Tschüss — بای
- Gesundheit — عافیت باشه
- Ja — بله
- Nein — نه
- Vielleicht — شاید / احتمالا
- Bitte — لطفا / خواهش میکنم
- Entschuldigung — ببخشید
- Danke — ممنون
- Es tut mir leid — متاسفم
- Genau — دقیقا / درسته
- Ach so — آها
افعال آلمانی
در حال انجام کاری هستید؟ امیدوارم بدانید که چگونه به زبان آلمانی بگویید. اینها برخی از افعال رایج آلمانی هستند که به شما کمک میکنند.
- sein — بودن
- haben — داشتن
- machen — ساختن، انجام دادن
- gehen — رفتن
- nehmen — گرفتن
- bringen — آوردن
- werden — شدن
- wollen — خواستن
- wissen — دانستن (اطلاعات)
- kennen — شناختن (یک شخص یا مکان)
- können — توانستن، قادر بودن
- mögen — دوست داشتن
- denken — فکر کردن
صفات آلمانی
خوشبختانه، بسیاری از صفات آلمانی بسیار شبیه به معادلهای انگلیسیشان هستند. فقط فراموش نکنید که در زبان آلمانی، صفات هم زمانی که با اسامی همراه میشوند، تغییر میکنند.
- gut — خوب
- schlecht — بد
- klein — کوچک
- groß — بزرگ، بلند
- schön — خوشتیپ، زیبا، دوستداشتنی، خوب
- fantastisch — فوقالعاده
- traurig — غمگین
- müde — خسته
- neu — جدید
- alt — قدیمی
- jung — جوان
- kalt — سرد
- heiß — گرم
- kurz — کوتاه
- lang — بلند
- viel — زیاد / خیلی
- wenig — کم
اعضای بدن به زبان آلمانی
دانستن چگونگی توصیف اعضای بدن به زبان آلمانی برای زبانآموزان مبتدی ضروری است. اینها برخی از اعضای حیاتی بدن هستند که باید همین الان بدانید.
- der Körper — بدن
- der Kopf — سر
- das Gesicht — صورت
- die Augen — چشمها
- die Nase — بینی
- der Mund — دهان
- der Hals — گردن
- die Schulter — شانه
- die Brust — سینه / پستان
- der Rücken — پشت
- der Bauch — شکم
- der Arm — بازو
- die Hand — دست
- das Bein — پا
- der Fuß — پا (قسمت پایین)
اعداد آلمانی
شمارش به زبان آلمانی بسیار ساده است، اما البته شما باید ابتدا با اعداد آشنا شوید. نگران نباشید – آنها را باید بسیار سریع حفظ کنید!
- null — صفر
- eins — یک
- zwei — دو
- drei — سه
- vier — چهار
- fünf — پنج
- sechs — شش
- sieben — هفت
- acht — هشت
- neun — نه
- zehn — ده
- elf — یازده
- zwölf — دوازده
- dreizehn — سیزده
- vierzehn — چهارده
- fünfzehn — پانزده
- sechzehn — شانزده
- siebzehn — هفده
- achtzehn — هجده
- neunzehn — نوزده
- zwanzig — بیست
- dreißig — سی
- vierzig — چهل
- fünfzig — پنجاه
- sechzig — شصت
- siebzig — هفتاد
- achtzig — هشتاد
- neunzig — نود
- hundert — صد
- tausend — هزار
زمان و فصلها به زبان آلمانی
کلمات مرتبط با زمان به زبان آلمانی و زمان سال هم یکی از اولین چیزهایی هستند که در دستور کار زبانآموزان مبتدی قرار دارند. پس مطمئن شوید که شروع به یادگیری آنها کنید!
- die Zeit — زمان
- früh — زود
- spät — دیر
- die Uhr — ساعت / ساعت (ضمیر حذف شده است)
- die Stunde — ساعت
- die Minute — دقیقه
- der Tag — روز
- die Woche — هفته
- der Monat — ماه
- das Jahr — سال
- der Winter — زمستان
- der Frühling — بهار
- der Herbst — پاییز
- der Sommer — تابستان
کلمات و عبارات چند منظوره رایج
کلمات این بخش کلمات چند منظورهای هستند که شما بارها و بارها میشنوید، با تعاریفی که به اندازه کافی گسترده هستند تا در انواع موقعیتها قابل استفاده باشند – داشتن این کلمات بسیار کارآمد است.
- Stimmt — موافق / درست / صحیح
این کلمه اغلب برای تایید یک نظری که کسی دیگری گفته است، استفاده میشود.
- Stimmt das? — آیا این درست است؟
- Das stimmt nicht — این درست نیست
- Stimmt so! — باقیمانده را نگه دارید (در رستورانها یا کافهها اگر احساس بخشندگی کنید)
- Genau — دقیقا
این کلمه به عنوان یک نوع پرکننده یا اتصال جمله زمانی که بین بیانیهها مکث کردهاید، عمل میکند، مشابه با روشی که از “پس” در انگلیسی استفاده میکنید.
- Genau hier — دقیقا اینجا
- Genau wie — دقیقا مثل
- Also — خوب / پس
- Also! Fangen wir an? — خوب، بیا شروع کنیم؟ (عبارت از شوق)
- Also…ich weiß es nicht — خوب…نمیدانم. (عبارت از شک)
- Äh — نسخه آلمانی از “اهم”
- Oder — یا / درست نیست؟ سوالات و پاسخها
- Einen schönen Abend / Tag noch — یک شب / روز دلانگیز
این عبارت برای تودیع مودبانه استفاده میشود، معمولا بین غریبهها یا آشنایان.
- Schönes Wochenende — آخر هفته خوشی داشته باشید
- Gleichfalls! — همچنین / همینطور به شما
شما میتوانید این عبارت را به عنوان پاسخ به یک عبارت تودیع مودبانه مثل بالا بگویید.
- Wie, bitte? — ببخشید؟
روش مودبانه برای درخواست تکرار از کسی، اگر نشنیده یا متوجه نشده باشید.
- Was geht? — چه خبر؟ / چه میکنی؟
این روش غیررسمی برای گفتن “چه خبر؟” یا “چه میکنی؟” به یک دوست است.
- Was ist los? — چی شده؟
- Hast du was (etwas)? — آیا مشکلی داری؟
- Warum? — چرا؟
- Echt? — واقعا؟
- Geil! — باحال!
- Ach, so! — آها!
وارد شده از انگلیسی
خوشحال کننده است که بدانید که شما به طور منظم با بسیاری از کلمات آلمانی روبرو میشوید که آشنا هستند. تعداد رو به افزایشی از کلمات آلمانی به طور مستقیم از انگلیسی وارد شدهاند.
این افعال را بگیرید:
- skypen — اسکایپ کردن
- downloaden — دانلود کردن
- checken — چک کردن
- chatten — چت کردن
- bloggen — بلاگ نویسی کردن
اینها همه به طور موثر از انگلیسی به ساختار دستوری آلمانی تطبیق یافتهاند. همانطور که میبینید، بسیاری از آنها از توسعههای نسبتا اخیر در فناوری دیجیتال نشأت گرفتهاند. اما شما همچنین خواهید یافت:
- surfen — سرچ کردن
- joggen — دویدن
- pushen — فشار دادن
- flirten — گفتگو کردن
- babysitten — نگهداری از بچه
- smalltalken — گپ زدن
- sorry — متاسفم (آیا واقعا شگفتانگیز است وقتی که Entschuldigung چنین دهان پر کنندهای است؟)
عبارات فان
گاهی وقتا باید یک خنده بر لب داشته باشید. خوشبختانه برای شما، زبان آلمانی بسیاری از کلمات جالب ولی کاربردی دارد.
- Quatsch — چرت و پرت
برای مثال:
Das ist Quatsch (این چرت و پرت است) یا quatschen (چرت و پرت گفتن)
- Blöd — احمق
- Lust — شور یا تمایل
اگر کسی از شما بپرسد که آیا Lust auf Schokolade دارید، نمیخواهد که شما شور و اشتیاق خود را برای آن نشان دهید، بلکه میخواهد بداند که آیا دوست دارید آن را بخورید.
به همین ترتیب، ich habe keine Lust darauf به سادگی یعنی “حالش را ندارم.”
- Jein/ ja— بله و نه