حمله به تأسیسات هستهای ایران: بررسی زوایای پنهان و پیامدهای استراتژیک

در ماههای اخیر، حملات گسترده آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، توجه جهانی را به خود جلب کرده است. این حملات که با هدف نابودی ذخایر اورانیوم غنیشده ایران صورت گرفت، بحثهای زیادی را در محافل سیاسی و رسانهای به دنبال داشته است. روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به قلم دیوید سنگر به جزئیات این حملات پرداخته و ادعاهای اسرائیل و آمریکا درباره برنامه هستهای ایران را مورد بررسی قرار داده است. در این مطلب، به تحلیل این حملات، پیامدهای آن و وضعیت فعلی برنامه هستهای ایران میپردازیم.
حملات به تأسیسات هستهای ایران: اهداف و ادعاها
بر اساس گزارش نیویورک تایمز، اسرائیل از اواخر سال گذشته میلادی آمادهسازی حملات نظامی به ایران را آغاز کرده بود. این کشور مدعی است که نشانههایی از «شتاب ایران برای ساخت بمب» در چارچوب یک پروژه محرمانه مشاهده شده است. به گفته مقامهای اسرائیلی، این تحرکات پس از کشته شدن حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان، شدت گرفت و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تصمیم گرفت حتی بدون کمک آمریکا، عملیات را پیش ببرد.
در اواسط ژوئن، ایالات متحده نیز به این عملیات پیوست و دو سایت اصلی غنیسازی ایران در نطنز و فردو را با بمبهای سنگرشکن هدف قرار داد. همچنین، موشکهای تاماهاوک از زیردریاییها به سمت سایت اصفهان شلیک شد؛ سایتی که میتوانست سوخت غنیشده را به شکلی قابل استفاده در سلاح تبدیل کند.
ذخایر اورانیوم غنیشده ایران: جان سالم به در بردن بخشی از مواد
یکی از نکات کلیدی این حملات، ادعای اسرائیل مبنی بر جان سالم به در بردن بخشی از ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی ایران است. این ذخایر که به سطح نزدیک به سوخت هستهای رسیده بودند، همچنان در دسترس مهندسان هستهای ایران قرار دارند. با این حال، مقامهای اسرائیلی تأکید کردهاند که هرگونه تلاش ایران برای بازیابی این مواد به سرعت شناسایی شده و حملات دیگری آغاز خواهد شد.
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، معتقد است که بخش زیادی از ذخایر اورانیوم پیش از حملات به سایت اصفهان منتقل شده است. اما مقامهای اسرائیلی این ادعا را رد کرده و مدعیاند که تأسیسات اصفهان به حدی عمیق بوده که حتی قویترین بمبهای آمریکایی نتوانستهاند آن را تخریب کنند.
پیامدهای حملات: آسیبهای گسترده و آینده برنامه هستهای ایران
طبق گزارشها، حملات به تأسیسات هستهای ایران آسیبهای جدی به سانتریفیوژهای فعال در نطنز و فردو وارد کرده است. حدود ۱۸ هزار سانتریفیوژ تخمین زده میشود که یا آسیب دیدهاند یا نابود شدهاند. از سوی دیگر، دانشمندان ارشد برنامه هستهای ایران هدف قرار گرفته یا کشته شدهاند، که این مسئله بازسازی توانمندیهای هستهای را دشوارتر میکند.
هرچند دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تأکید دارد که برنامه هستهای ایران «نابود» شده است، اما کارشناسان معتقدند که ایران توانایی بازسازی این تأسیسات را دارد. به گفته «ری تکیه»، پژوهشگر شورای روابط خارجی آمریکا، ایران ممکن است برنامه هستهای خود را به کارگاههای کوچک پراکنده در سراسر کشور منتقل کند تا از حملات آتی در امان باشد.
رویکرد ایران پس از حملات: اخراج بازرسان و خاموش کردن دوربینها
ایران در واکنش به این حملات، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را که در زمان حملات در تهران حضور داشتند، اخراج کرد و دوربینها و دستگاههای نظارتی باقیمانده را خاموش کرد. این اقدام، مؤثرترین ابزار نظارتی غرب را از بین برده و به گفته کارشناسان، آژانس بینالمللی انرژی اتمی را عملاً کور کرده است.
جنگ تکنولوژی: ضعف تأسیسات زیرزمینی ایران
حملات اخیر نشان داد که حتی تأسیسات زیرزمینی ایران نیز آسیبپذیر هستند. سایت فردو، که در اعماق کوه ساخته شده بود، به دلیل وجود کانالهای تهویهای آسیبپذیرتر از آنچه تصور میشد، مورد حمله قرار گرفت. آمریکا با هدف قراردادن این مجراها توانست بمبهای سنگین خود را به اتاقهای کنترل و سالنهای غنیسازی نزدیکتر کند.
آیا ایران به سمت ساخت سلاح هستهای میرود؟
اسرائیل و آمریکا همچنان ایران را به تلاش برای ساخت سلاح هستهای متهم میکنند، اما مقامهای ایرانی بارها تأکید کردهاند که برنامهای برای ساخت سلاح هستهای ندارند. گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز این ادعا را تأیید کرده است. «تولسی گبرد»، رئیس دستگاه اطلاعات ملی آمریکا، نیز در اظهاراتی اعلام کرده که هیچ مدرکی دال بر تصمیم ایران برای ساخت سلاح هستهای وجود ندارد.
نتیجهگیری
حملات آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، زوایای پیچیدهای از تقابلهای منطقهای و بینالمللی را آشکار کرده است. هرچند این حملات توانستهاند برنامه هستهای ایران را به طور موقت عقب بیندازند، اما ایران همچنان توانایی بازسازی این تأسیسات را دارد. از سوی دیگر، عدم شفافیت درباره اهداف واقعی این حملات و ادعاهای مختلف در مورد ذخایر اورانیوم غنیشده، فضای مبهمی را ایجاد کرده است.
در نهایت، به نظر میرسد که تقابل هستهای ایران با غرب وارد مرحلهای تازه شده است؛ مرحلهای که به جای حملات گسترده، ممکن است بازی «موش و گربه» بین ایران و اسرائیل را رقم بزند. هرچند ایران تأکید دارد که برنامهای برای ساخت سلاح هستهای ندارد، اما حملات اخیر نشان داده که این کشور باید برای مقابله با تهدیدات خارجی، بازنگری جدی در استراتژی هستهای و امنیتی خود داشته باشد.